سلام. الان امتحان داشتم.ای بدنبود. دانشگاه خلوت و سوت و کور . به قول بچه ها خاک مرده است.
همه رفتند تعطیلات. امروز از ته قلب از خدا بارون خواستم. بهم داد.فکرش بکن!
دلم تنگ .خیلی.این سکوت دوست ندارم.این نیمکت های خالی...
دلم براشون تنگ شده...
برام دعا کن.
+ نوشته شده در دوشنبه دهم بهمن ۱۳۸۴ ساعت توسط مینا
|