Everything is fuckin' written
عکس فوتوبلاگم حکایت پیر شدن و به قول علی حقیر شدن به پای همه چیز هایست که برایمان نوشته شده...حکایت تابلوها و آدم هاست...و این که اینجا هر چیز لعنتی نوشته شده، تعیین شده ، برنامه ریزی شده پس خطا کردن بی معنی ست و سوال کردن و گاهی فکر کردن...
اینکه این عکس از نظر تکنیک، عکس جالبی نیست رو می دونم...تو ایستگاه ادینبورگ اون چهار تا پیرزن که هر کدوم شده بود عصای اون یکی، رو که دیدم، وقتی که با پاهای لرزون و چشم های ضعیفشون می خواستن میون اون همه نوشته مقصد لعنتیشون رو پیدا کنن، نفهمیدم چطوری دوربین دوستم رو از دستش کشیدم و...
آخه انگار پیرزن ها حکایت همه ی ما بودن که روی اون نیمکت ها خیره شده بودیم به اون تابلوهای بلند و بزرگ...مثل همیشه...
+ نوشته شده در سه شنبه یکم بهمن ۱۳۸۷ ساعت توسط مینا
|